فرقه پژوهی برداشت از بهائیت در ایران:
یکی از مسائلی که در این فرقه مشکل اساسی و بحرانی می باشد و بهائیت تاکنون نتوانسته برای آن توجیه و توضیح درستی بیاورد بحران هویتی در تاریخ بهائیت است. چنانچه بهائیان به چندین تقویم، مناسبت تاریخی دارند و بهائیان به نوعی بازی در تقویم روی آورده اند و قاعده این بازی این است که از هر فرصتی برای رسیدن به مطلوب خود یعنی تبلبغ بهائیت استفاده کنند.
بهائیان به چندین تقویم، مناسبت تاریخی دارند و با اینکه بر اساس کتاب بیان علی محمد باب، تقویمی من در آوردی بوجود آورده که نامش را تاریخ بدیع نامیده است و ایام سال و روز ماه را تقسیم بندی بدون قاعده و طبق میل خود انجام داده اند به طوریکه طبق این تقسیم در انتهای سال پنج روز اضافی می ماند و برای این پنج روز هیچ حکمی ندارند. تقویمی با انواع مناسبات و محاسبات مختلف، که در آن از تاریخ میلادی و تاریخ اسلامی و تاریخ شمسی و تاریخ بدیع ،به نحو مطلوبی استفاده شده است.
برای مثال سالروز اعدام باب را به تاریخ میلادی و سالروز اعلام من یظهره اللهی حسینعلی نوری را به تاریخ میلادی و ایام صیام را به تقویم بدیع و عید فطر را مطابق تقویم شمسی عمل می کنند. شاید با تحقیقات بیشتر به تقویم بودایی و تقویم مایایی و تقویم انسان های اولیه در غارها و…هم تاریخ نگاری کرده باشند.
یکی از ابزار های تبلیغی بهاییت استفاده تام و کامل از انواع تقویم می باشد، تقویمی خرافی که دست آویز علی محمد باب برای تحمیق مردم گمراه شد و حسینعلی نوری هم آن را امضاء کرد،
تقویم بدیع، عنوانی است که در کتابهای منتشر شده بهائیان به چشم میخورد؛ آری بهائیان تاریخ خود را با عنوان بدیع نامگذاری میکنند. این تقویم که نه قمری است و نه شمسی، 19 ماه دارد و هر ماه 19 روز.
این تقویم، تا به امروز به لقمهای گلوگیر برای بهائیان تبدیل شده بود، به گونهای که آنان نمیدانستند با آن، چه کنند. این تقویم به اندازهای مبهم بود که سران بهائیت و بیت العدل اسرائیل نیز 171 سال در تنظیم آن مبهوت مانده بود و پس از گذشت 171 سال از آغاز آن، به تازگی (امسال) توانستند برای آن که از زیر بار فشار نقد نویسان فرار کنند، چارهای اندیشیده و دستور العملی را برای محافل روحانی ملی ارسال کنند که همگی بدانند که از این پس باید از این تقویم برای ثبت تاریخهای خود استفاده کنند.
این تقویم شگفت انگیز است، زیرا همه معیارها و ملاکهای تقویمهای شمسی، قمری و میلادی را در هم شکسته و قانون جدیدی را پدید آورده است، قانونی که با هیچ ملاک علمی و عقلی همخوانی ندارد. برای نمونه:
– ماههای سال در این تقویم 19 ماه است.
– روزهای ماه، 19 روز.
– روز به هنگام غروب آفتاب پایان مییابد و از غروب آفتاب روز جدید آغاز میشود.
این دستور العمل بهائیت، یعنی خلاف جریان آب شنا کردن، یعنی خلاف خلقت، یعنی خلاف نظم حاکم بر جهان هستی…
همانگونه که مستحضرید، مدت زمان یک ماه، تقریباً برابر است با مدت زمانی که طول میکشد تا کره ماه یک دور کامل به دور کره زمین بچرخد و این زمان همان حدود 30 روز است. حال که قاعده تعیین مدت زمان یک ماه بر اساس قانون طبیعت روشن شد، جای این پرسش است که: «بهائیان بر اساس کدام قاعده و قانون، تعداد روزهای ماه را به 19 روز تقلیل دادهاند؟»
قاعده 24 ساعت بودن روز هم که روشن است و اینکه از چه زمانی شروع میشود و چه هنگام پایان مییابد…
جای شگفتی دارد که سران بیت العدل در پیامی که برای رونمایی از تقویم بدیع صادر کرده، مینویسد: «گزینش تقویمی جدید در دوره هر پیامبر نمادی از قدرت ظهور الهی برای ایجاد تحول در درک انسان از حقایق مادی، اجتماعی و روحانی است و از این طریق لحظات و ایام مقدس مبرز میگردد، جایگاه نوع بشر در زمان و مکان باز اندیشی میشود و روند زندگی از نو شکل میگیرد.» (پیام ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۴ به محافل روحانی ملی)
این نوشته سئوالات فراوانی را برای انسان به وجود می آورد:
1- گزینش تقویم در دوره هر پیامبر را نماد از قدرت ظهور الهی میداند، در حالی که 171 سال از این تقویم گذشته و بهائیان پس از دو قرن از تقویم خود رونمایی میکنند نه در زمان حسین علی بهاء؛ یعنی خدای بهائیان اینقدر ناتوان بود که در زمان خود نتوانست ظهور خود را نمایان کند، از اینرو این کار را بر عهده سران بعدی بهائیت گذاشت تا پس از حدود دو قرن این کار را انجام دهند؟
2- آیا تا به حال که از تقویم بدیع رونمایی نشده بود، بهائیان نمادی از قدرت ظهور الهی برای ایجاد تحول در درک انسان از حقایق مادی، اجتماعی و روحانی نداشتند؟ به عبارت سادهتر، بهائیان تا به امروز حقایق مادی و اجتماعی و روحانی را درک نمیکردند و این سبب شد که شما با رونمایی از تقویم بدیع به درک کردن آنان کمک کنید؟
3- آیا بهائیان تا به امروز ایام مقدس و نحس خود چون روز میلاد باب و بهاء را بر اساس تقویم قمری یا میلادی محاسبه نمیکردند؟ این سخن جای تعجب دارد، یعنی در این دو قرن، لحظات و ایام بهائیت مبرز نشده بود؟ یعنی کسی نمیدانست یا نمیتوانست محاسبه کند که علی محمد شیرازی یا حسین علی نوری در چه روزی به دنیا آمدهاند و در چه روزی مردهاند؟
4- شما با این تقویم شگفت انگیز، چه باز اندیشیای در جایگاه نوع بشر در زمان و مکان به وجود آوردهاید؟
5- آیا قرار است که از این پس که این تقویم را اجرا میکنید، روند زندگی شما از نو شکل بگیرد، پس این دو قرن که گذشت، چه میشود؟
6- قرار است چه چیز زندگی شما نو شود؟ دین شما، توحید شما، قبله شما، چه چیز؟ یعنی در این دو قرن فرصت نو شدن نبود؟
7- آیا دین است که روند زندگی را تغییر میدهد یا تقویم؟ آیا بهائیان روز و ماه و سال و شیوه شمارش آنها را سبب تغییر روند زندگی میدانند، یا دین را؟
آری، همه ادیان برای خود تقویمی دارند: یهودیان عبری، مسیحیان میلادی و مسلمانان هجری؛ اما این به این معنا نیست که نظام طبیعت را در نظر نگرفته باشند و سال و ماه و روز را برهم ریخته باشند. ماه در همه ادیان بر اساس نظام آفرینش 30 روز دارد و سال 12 ماه.
12 ماه بودن سال، قانون طبیعت است؛ خدای سبحان در قرآنی که بهائیان نیز آن را قبول دارند میفرماید: «إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» (سوره توبه، آیه ۳۶) و این بحثی علمی است که با نظام آفرینش درگیر است، نه امری دلبخواهی که چون ما میخواهیم 19 را مقدس بشماریم، ماه و سال و روزمان نیز باید بر اساس این عدد تنظیم شود…
حضرت عیسی(علیه السلام) 19 قرن پیش از میرزا حسین علی و پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) 13 قرن پیش از حسین علی میرزا میدانستند که ماه 30 روز است و سال 12 ماه، چون الهی و آسمانی بودند؛ لیکن پس از این زمان طولانی و پیشرفت علم، چگونه پیامبری که مدعی آسمانی بودن است و در قرن اتم پیدا شده، از این قانون طبیعی جهان آفرینش، تخلف میکند؟ امیدواریم پیروان او پاسخی برای این همه معما داشته باشند؟
توضیحی در مورد سال بهائی
سال بهائی؛ سال شمسی است و از روز اول فروردین هر سال شروع می شود روز اول که یوم البهاء از شهر البهاء است، نوروز و عید بهائی است.
سال بهائی مرکب از 19 ماه و هر ماه نیز 19 روز است که جمعاً 361 روز می شود و 4 یا 5 روز که از سال شمسی باقی می ماند بین ماه هجدهم و ماه نوزدهم قرار گرفته و به “ایام هاء ” ( معادل عدد 5 به حساب ابجد) مشهور است. این تقویم بهائی به ابتکار سید باب تدوین شده و بهائیان نیز از آن پیروی می کنند. بهاء الله می گوید : سال 1260 یعنی سال ظهور باب? باید مبداء تاریخ بدیع قرار گرفته شود. لذا آن سال مبداء تاریخ بهائی شده است.
اسامی نوزده ماه بهائی به شرح زیر است:
1- شهر البهاء
2- شهر الجلال
3- شهر الجمال
4- شهر العظمه
5- شهر النور
6- شهر الرحمه
7- شهر الکلمات
8- شهر الکمال
9- شهر الاسماء
10- شهر العزه
11- شهر المشیه
12- شهر العلم
13- شهر القدره
14- شهر القول
15- شهر المسائل
16- شهر الشرف
17- شهر السلطان
18- شهر الملک
19- شهر العلاء
با تشکر از گرد آورنده مطلب : «س. نجفی»